گذری بر عوامل توسعهنیافتگی شهرستان قروه
این تحلیل بنا بر تقاضاهای دانشجویی، ارائه میگردد و هدف خروج از خمودگیهای متعارف برای ایجاد کانالهای جدید توسعهیافتگی در شهرستان است. سرزمینی پاک و نگینی درخشان در استان کردستان با ثروتهای خدادادی عظیم که هر وجدان بیداری را به سمت چراییهای عقبافتادگی های شهرستان می کشاند!
بهراستی ظرفیتهای عظیم شهرستان که بعضاً در سطح ملی نیز کمنظیر هستند، چرا مشکلات مردم علیالخصوص اشتغال جوانان را حل نمینماید؟ نقش چهاردرصدی های شهرستان در این خمودگی ها کجاست؟ افکار عمومی تا چه اندازه بر مطالبات واقعی خود اشراف و راههای تحقق آن را شناختهاند؟ مدیران گذشته و حال تا چه اندازه در وضعیت موجود دخیل هستند؟ قطببندیهای سیاسی و مذهبی تا چه اندازه وضعیت را وخیمتر کرده است؟ مردم تا چه اندازه خود بانی وضعیت کنونی شهرستان هستند؟ نقش فیل های سفید مدیریتی تا چه اندازه است؟
جواب تمامی سؤالات فوق با بررسی علمی و تجزیهوتحلیل پیشینههای عملکردی قابل پاسخگویی است و این همان قدم اول در طراحی چشمانداز سند توسعه شهرستان است.
عوامل موثر در عدم تغییر به نفع مردم :
-
چهاردرصدی ها
شاید عجیب باشد اما با هدایت ده درصد ظرفیت معادن شهرستان به سمت صنایع تبدیلی و مصنوعات، میتوان بخش عظیمی از جمعیت بیکاران را به سمت اشتغال پایدار هدایت نمود! پس چرا این اتفاق فرخنده هیچگاه اتفاق نیفتاده است؟ علت این امر در مبانی ساختاری و مدیریتی و مطالبه گری عمومی نهفته است که هیچگاه ارادهها به سمت جراحی های اساسی هدایت نشده است.
چهاردرصدی ها منظور چه کسانی هستند؟ چهاردرصدی ها کسانی هستند که با ثروت، رانت اطلاعاتی، پیشینیه خانوادگی بدون صلاحیت فردی، هدایت گری های ناسالم سیاسی، رقابت سالم و ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی را به سخره می گیرند و مزیب های نسبی شهرستان را به نفع خود حبس می نمایند. نباید تصور کرد چهاردرصدی ها شامل تمامی ثروتمندان هستند، بلکه بخشی از آنان را در بر می گیرد که همواره تعادل های اقتصادی را برهم می زنند و با انواع شیوه ها درصدد تصاحب زیرپوستی ثروت های شهرستان با رقابت های ناسالم هستند. چهاردرصدی ها بعضا افراد حقیقی و بعضا افراد حقوقی هستند و نباید فراموش کرد که برخی سازمان و نهادها نیز می توانند در دایره چهاردرصدی ها قرار بگیرند.
چهاردرصدی ها یا همان قدرتهای پنهان، ظرفیت های عظیم شهرستان را به سمت محرومیتزدایی عمومی هدایت نکرده اند و هیچگاه در قبال این ثروتهای خدادادی، مسئولیتی در قبال شهرستان احساس نکردهاند. با بررسی کانونهای ثروت و نفوذ در شهرستان میتوان بهراحتی جواب بسیاری از شبهات را دریافت و این کانون های ثروت و قدرت عوامل بسیار قوی در محرومیت ساختاریافته شهرستان است.
خام فروشی و زد و بندهای قدرتهای پنهان، سرمایههای خدادادی شهرستان را به سمت چهاردرصدی ها بدون رقابت سالم هدایت نموده است و در قبال استفاده از این موهبت، چهاردرصدی ها ارادهای برای ساماندهی بخشی از این ثروتهای عظیم به سمت محرومیتزدایی شهرستان در خود تقویت نکردهاند و با فعالیتهای نمایشی به سمت گریز از مسئولیتهای اخلاقی و وجدانی همواره تمرکز نمودهاند. خیزش عمومی برای مطالبه از چگونگی استفاده از ثروتهای شهرستان یکی از راه های حصول توسعهیافتگی شهرستان است و این مطالبهای است که مردم شهرستان باید نسبت به آن آگاه شوند و در جهت رفاه خود نسبت به احقاق خود متحد به پا خیزند.
چرا باید عدهای قلیل صرفاً با تفاخرطلبی به سمت جذب ثروتهای شهرستان مبادرت نمایند و از بازارهای جدید، فضاهای رقابتی سالم و فضاهای تحولی در صنایع تبدیلی، شهرستان و جوانان را بینصیب بگذارند؟ شهرستان قروه را باید به عربستان کوچک تشبیه نمود با این تفاوت که چهاردرصدی های شهرستان حتی بدتر از حکام جبار عربستانی عمل می نمایند، چرا که تمام و کمال ثروتهای شهرستان را به سمت جیبهای حریص خود روانه و فخرفروشی سرلوحه افکار واعمال آنهاست.
اتحاد و همدلی مردم در برخورد با این رویه یکی از شاخصهای توسعهیافتگی آینده شهرستان است که این اتحاد در مطالبه گری عالمانه برای تحقق حقوق مردم در مقابل تاراج ثروت های شهرستان منشأ تحولات مثبت آینده خواهد بود.
-
حلقه های بسته مدیریتی
افکار عمومی تا چه اندازه به حقوق خود واقف هستند؟ مسئولین تا چه اندازه در زیر تیغ گزینش اصلح قرار گرفتهاند؟ فاکتورهای احراز شایستگی مدیران با استانداردهای علمی تا چه اندازه تناسخ دارند؟ نظارت بر عملکرد مسئولین تا چه اندازه واقعی است؟ پاسخگویی مسئولین در قبال مسئولیت خود تا چه اندازه تحقق یافته است؟ استانداردهای عملکردی و چشمانداز راهبردی تا چه اندازه برای مدیران شهرستان تدوینشده است؟ چه کسانی و بر اساس چه ضوابطی حلقه های مدیریتی در شهرستان را تعریف می نمایند؟
این عوامل و عوامل مختلفی که وقت مقتضی تحلیل برای پوشش آنان کافی نیست، سلسله نابهنجاریهای عدم توسعه شهرستان را در این بخش تشکیل میدهد. یکی از کانال های اصلاحی در توسعهیافتگی، مطالبه عمومی برای تحقق انتخاب اصلح در همه مسئولیتهای شهرستان است و انسجام عمومی در تحقق این اراده نیازمند هدایتگری ویژه است.
تشکیل جنبش های رسمی و غیررسمی مردمی برای مطالبه گری عالمانه و اجبار مسئولین به پاسخگویی حلقه مفقوده ای است که می تواند توازن واقعی را به سمت منافع مردم هدایت نماید.
-
عدم تفکر توسعه ای در مردم
بخشی از نابهنجاریهای شهرستان که به توسعهنیافتگی منجر شده است از عملکرد احساسی مردم و عدم انجام وظایف آنان ناشی میگردد. دریک جامعه زمانی کشتی توسعه به حرکت وادار میشود که مردم به انجام وظایف خودآگاه باشند و در جهت رشد و توسعه جامعه خود از هیچ کوششی فروگذاری ننمایند. بیتفاوتی نسبت به مسئولین و تصمیمات آنان بدون در نظر گرفتن فجایع آن یکی از خسارتهایی است که مردم خود مسبب آن هستند. دست خداوند با جماعت است و اگر مردم اراده جمعی خود را تقویت کنند، فرصتی برای جسارت به حقوق مردم در هیچ سطحی پیدا نخواهد شد. بیتفاوتی مردم نسبت به عملکرد مسئولین شهرستان در دورههای مختلف، حیات خلوتی برای پوشش ناکارآمدی ها ایجاد نموده است و این همان خساراتی است که خود مردم بر خود و فرزندان و حتی نسل های بعدی خود مقدر کردهاند.
-
رسانهها
رسانهها دارای مأموریت ذاتی روشنگری هستند و شاید رسانههای بومی آن چنان که شایسته است تیغ مطالبه گری آنان تصمیم گیران و تصمیم سازان شهرستان را به سمت جوابگویی بهموقع اجبار ننموده است و مطالبات بهحق مردم را با اتکا به مبانی انقلاب شناسایی و پیگیری ننموده است. آموزش در امر رسانه داری یک نیاز حیاتی است تا حصول به اهداف آسان گردد. عدم مستندسازی از زندگی روزانه مردم و عدم توان حرفه ای درشناسایی آسیب ها و در نهایت پیگیری های منفعلانه، رسانه ها را به سمت فعالیت های نمایشی خواهد کشاند و رسانه های شهرستان باید از این امر دوری کنند.
پیگیرهای جستهوگریخته بدون ایجاد ساختارهای منسجم راه بهجایی نخواهد برد و رسانهها باید با حضور فعالتر در بین مردم و مسئولین، حلقه های ارتباطی شایستهای برای ابلاغ پیامها باید باشند. دانش رسانهای، شجاعت رسانهای، شناسایی آسیبها و پیگیرهای بهموقع میتواند رسانهها را بهعنوان یکی از کانالهای توسعهای شهرستان به شمار آورد. اهمیت رسانهها در ساختار توسعهای شهرستان را نباید انکار نمود و با حمایت از رسانهها نسبت به توانمندسازی آنان اقدامات عاجل در شهرستان ایجاد گردد. باید یاد بگیریم که انتقاد عالمانه و جوابگوی خاضعانه در محیط رسانهای نه تنها تنش زا نیست، بلکه خود یکی از راه های هدایتی در توسعه شهرستان است.
-
مراکز آموزشی
تربیت و پرورش نسلها بر عهده مدارس و دانشگاههاست و درجایی اگر این امر با استانداردهای توسعهای مطابقت ننماید، نسلی خموده و ناکارآمد به جامعه تزریق میگردد که در هرجایی منشأ ویرانی خواهد بود. توجه به پرورش فکری نسلها با سه مؤلفه فرهنگ،علم و ثروت، نسلها را برای انجام وظایف خود در جامعه آماده خواهد کرد و امروز واقعیت تلخ در ناکارآمدیهای مراکز آموزشی(مدارس و دانشگاه ها) بهراحتی به چشم میخورد و این حلقه معیوب روز به روز به سمت انحراف بیشتر سوق داده میشود.
باید این واقعیت را پذیرفت که مراکز آموزشی شهرستان برنامههای مدون بومی شده ندارند و تمامی برنامههای آنان بهصورت سازمانی و طوطیوار از بالا به آنان مکتوب می گردد و این فاجعهای برای حال و آینده نسلها و ظرفیتهای شهرستان است.
-
عدم حمایت از سرمایههای غیربومی
در برابر ترغیب و تشویق سرمایهگذاران غیربومی، شهرستان پیشینه قابلستایشی ندارد و این به دلایل مختلف ازجمله حضور کانون های ثروت بومی است و به همین خاطر در شهرستان قروه که محورهای مواصلاتی چشمگیری بر آن ختم و ثروت های عظیمی داراست ما حضور شایسته سرمایهگذاران غیربومی را شاهد نیستیم.
باید عقبه فکری شهرستان به سمت تغییر ساختارهای خود حرکت نماید، چراکه سرمایههای انسانی و مالی غیربومی یکی از فاکتورهای توسعه پایدار یک شهرستان به شمار میآید. تشکیل کانون حمایت از سرمایههای غیربومی و حمایتهای حداکثری شهرستان از جذب سرمایه های غیربومی، گامی بلند در جهت احیای توسعه است.
-
عدم توجه به نخبگان شهرستان